12. روزي صحبت از شعر و شاعري شد. با جمله  کوتاه فرمود:«بنده اشعار زيادي درباره اهل بيت(ع) خصوصاً حضرت علي(ع) شنيده ام، ولي براي بنده هيچ شعري همچون اشعار شهريار جذابيت نداشته است. به همين جهت او را دعا کردم. بعد ديدم که برزخ را از او برداشتند.»

13. با همه مهربان بود، حتي کبوترها. مي گفت: «اين بيچاره ها ساعت ها در هوا سرگردانند و تشنه مي مانند، چون استفاده از آب موجب اسارت اينها مي شود و از دست انسانها امنيت ندارند، بگذاريد راحت و آسوده از آب و دانه استفاده کنند.»

14. اگر خودش هم نداشت، قرض مي کرد و براي ايام ولادت و شهادت ائمه مراسمي مي گرفت.

15. موقع رفتن به فيضيه، راهي را انتخاب مي کرد که خلوت باشد تا بتواند روي مباحث فکر کند. مي گفتند: «تفريح من در ايام تحصيل، فقط تغيير آب و هوا بود».

16. يکي از آقايان مشهور که الان از دنيا رفته است، به آقا گفت: «با اين مشکل و گرفتاري چه کنم؟ اين که مريدان و علاقه مندان تا در منزل همراه من مي آيند. اما چون پاي خودم را به داخل خانه مي گذارم، همسرم با کفش و داد و بيداد از من پذيرايي مي کند.» ايشان هم گفتند: او از جانب خدا مأمور است تا منيت و شرک هاي دروني تو را از بين ببرد؛ تا در مسجد، مدرسه و دين، غرور و خودبيني را کنار بگذاري و بداني که انسان در فقر محض است و در برابر غناي مطلق، نبايد مغرور شد. دل خوشي از مقام و رضايت از کارهاي خود، شرک است. اين که سخنران خوبي هستم، شهرت دارم، با فلان شخصيت مرتبط هستم، از نظر علمي در چه درجه اي هستم و چه موقعيتي دارم، و احساس آرامش کردن با اينها، شرک هايي است که اعتقادات ما را خدشه دار مي کند. افرادي که استعداد قوي و حافظه اي خوب دارند، به آنها تکيه نکنند. همان طور که صاحبان استعدادها و حافظه هاي ضعيف هم نبايد از رحمت خدا مأيوس باشند.

کيفيت اعتقاد را فداي کميت ظاهري نکنيد، چرا که اولياي خدا افرادي هستند که انسان هيچ تصور آن را نمي کند.»

17. از اولياي خدا حمايت مي کرد، هر جور که مي توانست. مي فرمود: «بنده قبل از سال 42 درس خارج فقه داشتم. يک سال، هنگام شروع، احساس کردم ساعت درس بنده با درس «آقا روح ا...» همزمان است. به خاطر تقويت درس ايشان و احترام به آن بزرگوار، درسم را تعطيل کردم.

18. درباره امام مي گفت: «اعتقاد من اين است که مثل امام خميني در زمان فعلي نداريم. وي فهم معصوم را پيدا کرده بود. درک او فوق درک ها و شجاعت ايشان فوق شجاعت هاست.پاي خود را جاي پاي معصوم گذاشته و به واسطه نبوغ و درک فوق العاده اش از همه جلو زده است. انسان بايد مؤيد من عندا... باشد تا بگويد: «آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند.» و يا بگويد: « من توي دهن اين دولت که از طرف آمريکاست، مي زنم.» اينها در تاريخ شيعه، آن هم به اين گستردگي در حد ناياب است. اين جملات را قبل از ارتحال حضرت امام فرموده بود.

19. بعد از امام، اگر بشود به کسي اعتماد کرد، به اين سيد (آية ا... خامنه اي) است... البته هيچ کس «آقا روح ا...» نمي شود. ولي آقاي خامنه اي از همه به امام نزديک تر است. کسي که ما به او اميدواريم، آقاي خامنه اي است... بايد به او کمک کرد که تنها نباشد.

20. سال 71 بيماري آمد و آقا را خانه نشين کرد. لبخند از چهره هاي زيادي گرفته شد. بعد از چند روز بستري شدن در بيمارستان بهتر شدند. وقتي حالشان را پرسيدند، فرمود: «رفتني بودم، ما را شفا دادند...»

21. در 27تيرماه سال 1376 يک آسمان معرفت، بر روي دست ها تشييع شد.

منبع روزنامه قدس شماره6909