پرسمان رضوي: فصل اول: حيات امام
روزشمار/ نيم نگاه
16- به صورت كوتاه و گذرا دوران زندگي امام را بيان كنيد.
ذي قعده 148: تولد در مدينه
25 رجب 183: شهادت پدر
25 رجب 183: آغاز امامت
10 رجب 195: تولد يگانه فرزند
25 ذي قعده 200: خروج ازمدينه و عزيمت به مرو
2 رمضان 201: بيعت براي ولايت عهدي
آخر صفر 203: شهادت در سناباد طوس
دوران امامت
17- امام رضا(عليه السلام) در چه سالي امامت را بر عهده گرفت و دوران امامت ايشان چند سال بود؟
پس از شهادت امام كاظم (عليه السلام) در زندان بغداد در 25 رجب سال 183هـ ق امام رضا (عليه السلام) مقام امامت را بر عهده گرفت امام كاظم (عليه السلام) در اين باره مي فرمايد:
« رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم» رادر خواب به همراه حضرت اميرالمومنين (عليه السلام) مشاهده كردم در حالي كه انگشتر، شمشير، عصا، كتاب و عمامه اي با ايشان بود.
به آن حضرت (صلي الله عليه و آله و سلم) عرض كردم: اينها چيست؟ فرمود: عمامه، سلطنت؛ شمشير، عزت؛ كتاب، نور؛ عصا، قدرت خداوند متعال و انگشتر شامل تمام اين امور است. سپس فرمود: آن امر (امامت) به فرزندت علي مي رسد. علي، فرزند تو، كسي است كه به واسطه نورالله مي نگرد؛ با تفهيم او مي شنود؛ با حكمت او سخن مي گويد؛ [ همواره] بر راه ثواب است و خطا از او سر نمي زند؛ داناست و جهل در او راه ندارد و لبريز ازعلم وحكمت است»
امام كاظم (عليه السلام)، بيشتر برخي از ياران را به امامت فرزند خود رهنمون ساخت؛ به اين گزارش دقت كنيد:
روزي داود رقي به حضرت كاظم (عليه السلام) گفت:
فدايت شوم! پير شده ام، دستم را بگير و از آتش نجاتم ده؛ امام و صاحب اختيار ما پس از شما كيست؟
در آن هنگام، امام به فرزندش حضرت رضا (عليه السلام) اشاره كرد و فرمود: هذا صاحبكم من بعدي، امام و صاحب شما پس از من او است»
امام رضا (عليه السلام) در 35 سالگي مقام امامت را بر عهده گرفت و تا 55 سالگي اين منصب را دارا بود. از اين رو دوران امامت حضرت، حدود 20 سال بوده است. امام، 17 سال از اين دوران را در مدينه و 3 سال پاياني را در مرو سپري كرد.
خلفاي معاصر
18- امام رضا (عليه السلام) در زمان كدام خليفه زندگي مي كرد؟
خلفاي معاصر امام رضا (عليه السلام) را كه تماماً از عباسيان بودند، در دو دوره از زندگي امام، مي توان نام برد:
الف) پيش از امامت
1-منصور دوانيقي (تا 158 هجري)
2- مهدي ( 169- 158 هجري)
3- هادي (170- 169 هجري)
4- هارون ( 183- 170 هجري)
ب) دوران امامت
1- هارون (193- 183 هجري)
2- محمد امين (198- 193 هجري)
3- مامون ( 203- 198 هجري)
امام رضا (عليه السلام) 23 سال از عمر پر بركتش را در دوران خلافت هارون الرشيد (193-170 هجري) سپري كرد.
دوري از وطن
19- آيا امام رضا (عليه السلام) با اهل بيت و فرزند خود به خراسان امد؟
مامون، امام رضا (عليه السلام) و تعدادي از بزرگان آل ابي طالب را به اجبار از مدينه به مرو فراخواند و جمعي از علويان، آن حضرت را همراهي كردند.
البته اين امر به معناي همراهي خاندان نزديك امام نيست بلكه متون روايي از نيامدن خانواده و فرزند امام خبر داده اند. امام رضا (عليه السلام) به حسن بن علي و شاء فرمود: زماني كه مي خواستم از مدينه خار ج شوم، خانواده خود را جمع كردم و از آنان خواستم كه براي من گريه كنند تا صداي آنان را بشنوم. سپس گفتم: اني لا ارجع الي عيالي ابدا» من ديگر هرگز به ميان خانواده ام بر نخواهم گشت.
بيان اين نكته از زبان اميه بن علي نيز شنيدني است:
در سالي كه امام رضا (عليه السلام) حج به جاي آورد و سپس به خراسان رفتع من در مكه همراه امام (عليه السلام) بودم و امام جواد (عليه السلام) نيز همراهش بود. امام (عليه السلام) به خانه كعبه وداع كرد. وقتي طوافش تمام شد، به طرف مقام ابراهيم رفت و در انجا نماز گزارد. جواد (عليه السلام) بر دوش موفق ( غلام حضرت) طواف داده مي شد. جواد (عليه السلام) به طرف حجر اسماعيل رفت؛ در آنجا نشست و اين امر مدتي طول كشيد. موفق به او گفت: جانم به فدايت باد؛ برخيز! او فرمود: بر نمي خيزم تا وقتي كه خدا بخواهد و در چهره اش غم نمايان شد. موفق خدمت امام رضا (عليه السلام) آمد و گفت: جانم به فدايت باد، جواد (عليه السلام) در حجر نشسته، بر نمي خيزد. امام رضا (عليه السلام) به طرف جاد (عليه السلام) آمد و فرمود: بر خيز اي حبيب من! جواد (عليه السلام) فرمود: چگونه برخيزم، درحالي كه شما با كعبه چنان وداع مي كنيد كه گويا هرگز به سويش باز نمي گرديد! [ براي بار سوم] امام رضا (عليه السلام) فرمود: برخيز، اي حبيب من! جواد (عليه السلام) برخاست.
از مدينه تا مرو
20- حركت امام رضا (عليه السلام) از چه مسيرهايي بود و ايشان در چه روزي به مرو رسيدند؟
به دستور مامونع مسير حركت كاروان امام، از راه بصره، اهواز و فارس بود. با اين هدف كه ايشان از مراكز تجمع شيعيان مثل شهر كوفه عبور نكند، گرچه بنابر نقلي، امام از شهر قم گذشت ودر آنجا نيز توقفي نداشت.
سيد عبدالكريم بن طاووس ( متوفي 396 هـ ق) در اين باره مي نويسد:
« وقتي كه آن حضرت را به خراسان بردند، از مدينه به بصره تشريف آوردند و از آنجا از راه اهواز به بغداد و از آنجا به قم تشريف بردند و راه ايشان به كوفه نيفتاد. چون به حوالي قم رسيدند، اهل قم از آن حضرت استقبال كردند و هركس سعي داشت تا سعادت پذيرايي از امام نصيب او شود. حضرت فرمود كه شتر من از جانب خداوند عالميان مامور است؛ به هر خانه كه آن را امر كرده اند خواهد خوابيد و صاحب آن خانه شب در خواب ديده بود كه فردا حضرت امام رضا (عليه السلام) مهمان او خواهد بود و اندك روزي كه گذشت بجاي آن خانه عمارت بسيار خوبي ساختند و امروز مدرسه مشهوريست»
به گفته رجاء بن ابوضحاك- كه مامون وي را براي آوردند امام رضا (عليه السلام) ماموريت داده بود- امام به هر شهري كه قدم مي گذاشت، مردم آن به سويش مي آمدند و درباره مسائل ديني از وي مي پرسيدند و امام نيز پاسخ مي داد و براي آنان احاديث بسياري از پدر و پدرانش، از علي (عليه السلام) و رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل مي كرد.
در بسياري از منابع به حضور امام در نيشابور اشاره شده است و حضرت پس از ترك اين شهر، در طول از قريه سناباد (مشهد فعلي) عبور نمود. بعد به سرخس رفته و سرانجام پس از تحمل چند ماه سفر و گذر از مناطق مختلف، وارد مرو، مركز حكومت مامون گرديد.
منبع: http://www.epaqr.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=77&Itemid=131