گرچه قضیه طلب آب برای علی اصغر علیه السلام یقینی نیست ولی حتی اگر درخواست آب براي علي اصغر واقعيت داشته باشد، براي اتمام حجت و نشان دادن قساوت دشمنان در طول است. لذا اصل عطش در روز عاشورا و طلب آب را مي توان پذيرفت اما با رعايت عزت و ابتکار عمل نه به طور ذليلانه و انفعالي که شأن امام و اهل بيت علیه‌السلام و حتي مؤمنان متوسط از چنين ضعف و زبوني به دور است. شاید بتوان گفت امام علیه السلام در آن لحظه از مامور به استفاده ازعلم غیب نبوده و گمان نمی کرده که تا این مقدار دشمن خبا ثت بخرج خواهد داد اما درباره چگونگي اين واقعه چند نظر هست

نظر اول: امام حسين (ع ) وقتي كه براي وداع و خداحافظي با زنان و كودكان به خيمه ها آمد، به حضرت زينب (س ) فرمود ((ناوليني ولدي الصغير حتي اودعه)) حضرت فرمود طفل كوچكم را بياوريد تا با او وداع كنم ، آن را در آغوش گرفت كه ناگهان حرمله ، وي را با تيري بكشت... . ابن طاووس در ادامه خبري از امام باقرعلیه‌السلام دارد كه فرمود: از آن خوني كه امام به آسمان پاشيد هيچ قطره اي به زمين باز نگشت .(اللهوف في قتلي الطفوف ، ص 68.) در زيارت صادره از ناحيه مقدس امام زمان (عج ) چنين آمده است: ((السلام علي عبدالله الرضيع ، المرمي ، الصريع ، المتشحط دما، و المصعد بدمه الي السما، المذبوح بالسهم في حجر ابيه ،...))(مقرم ، مقتل الحسين (ع )، ص 272.)

نظر دوم: گزارشي است که در ترجمه کتاب الفتوح ابن اعثم آمده است. (اين قضيه در اصل کتاب الفتوح در ، ج 5، ص 209 - 210آمده است.) ناگفته نماند كه اين ترجمه‌ در قرن ششم انجام گرفته است و مترجم در برخي موارد، از خود اضافاتي به آن افزوده است از جمله مواردي که در آن گزارشي اضافه تر وجود دارد اين مورد است که: امام طفل شيرخوار خود را... در پيش زين گرفته ، ميان هر دو صف آورد و آواز برآورد: اي قوم ، اگر من به زعم شما گناهكارم ، اين طفل گناهي نكرده او را جرعه اي آب دهيد. چون آواز حسين علیه‌السلام شنيدند، يكي از آن گروه تيري به سوي آن حضرت روان كرد. آن تير بر گلوي آن طفل شيرخوار آمد و از آن سوي بر بازوي حسين علیه‌السلام رسيد آن حضرت تير را بيرون آورد و هم در آن ساعت ، آن طفل جان داد.))(الفتوح ، ترجمه ، ص 908.)

منبع: http://www.epaqr.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=975:1391-09-08-16-16-33&catid=126:1391-09-08-06-58-24&Itemid=223