به خاطر داشته باشید که همه ما هم روزی به دوران سالمندی خواهیم رسید و با سالمندان خود طوری رفتار کنیم که دوست داریم فرزندان ما با ما آنگونه باشند.


سالمند

وقتی جوان بود، مرا به دنیا آورد و بهترین سالهای عمرش را برای رشد و تربیت من، صرف کرد. در تمامی مراحل زندگی همراه و غمخوارم بود. به خاطر غم هایم غمگین می شد و با شادی هایم می خندید. هیچگاه مرا فراموش نمی کرد و آرزو داشت مرا خوشبخت و شادمان ببیند. آری! او مادر است. مادری که امروز پیر شده و پدر نیز دیگر در کنار او نیست. ا

و تنهاست و به حضور فرزندانش نیاز دارد. اما دوست ندارد سربار آنها هم باشد.

شاید این جمله را زیاد از سالمندان شنیده باشید که دعا می کنند که خدا آنها را محتاج فرزندانشان نکند. این دعای پدر و مادرهایی است که امروز تنها مانده اند و همین تنهایی به اضافه ناتوانی، آنها را به فرزندانشان نیازمند کرده است.

 

وقتی جوان هستیم و با کودکانمان بازی می کنیم و سعی داریم تا نیازهای مختلف آنها را تامین کنیم، سخت است که باور کنیم ممکن است روزی از راه برسد که ما به فرزندانمان نیاز داشته باشیم. ممکن است این نیاز، روحی و معنوی باشد. مهم این است که این فرایند یک واقعیتی است که در زندگی هر انسانی ممکن است اتفاق بیفتد.

حکایت زندگی اغلب سالمندان امروزی چیزی نیست جز تنهایی. اگر مهمان خانه دختر و یا پسرشان باشند، باز هم معذب هستند و تنها. چرا که این روزها خانم ها هم شاغل هستند و اول صبح باید در محل کارشان آماده باشند. مادر و پدر پیر، که بعد از فوت همسرش، خانه کلنگی با حیاط نقلی را هم به خاطر اصرار بچه ها برای ساخت آپارتمان، از دست داده، مجبور است با مختصات زندگی آپارتمان نشینی کنار بیاید.

 

افسردگی در دوران سالمندی

سایت پزشكان بدون‌مرز می‌نویسد قبل از رسیدن به سن یائسگی ، در خانم‌ها به طور معمول آمار افسردگی بیش از آقایان است، اما در پی بازنشسته‌شدن یا از كار افتاده‌شدن آقایان در سنین بالاتر و با توجه به فشارهای ناشی از موارد گوناگون كه اغلب روی آقایان بیشتر است مانند مسائل درمانی یا هزینه‌های زندگی، تامین مسكن و... بروز افسردگی در آقایان بیشتر می‌شود و در سنین سالمندی تقریبا آمار افسردگی خانم‌ها و آقایان برابر می‌شود.

متاسفانه آمار بالای افسردگی در خانه‌های سالمندان بیش از 70 درصد است. در حالی كه افسردگی در میان سالمندانی كه در منزل خودشان یا با اعضای دیگر خانواده زندگی می‌كنند، حدود 30 درصد گزارش شده است.

پس باید توجه داشته باشیم که سالمندان را دریابیم و آنها را درک کنیم و به انها کمک کنیم تا بتوانند به بهترین شکل دوران سالمندی را بگذرانند و موجبات آرامش و رضایت شان را فراهم بیاوریم

البته باید گفت که همیشه فرزندان مقصر نیستند و گاهی والدین پیر که با یکی از فرزندان زندگی میکنند،بد اخلاقی و بدقلقی هایی دارند که همین امر موجب بروز مشکلاتی در زندگی فرزند می شود.

بسیاری از سالمندان هم وقتی با فرزندانشان همخانه می‌شوند، به استخوان لای زخم بدل می‌شوند. به عنوان نمونه، برخی از آنان از این كه مورد ترحم قرار بگیرند، كسی آنها را وادار به رژیم غذایی خاصی كند و داروهایشان را گوشزد كنند، دل آزرده می‌شوند چون آنها را نشانه ناتوانی و عجز خود می‌دانند.(1

آنچه مهم است اینکه فرزندان بتوانند این شرایط را درک کنند و به درستی آنرا مدیریت کنند تا والدین از بودن در کنار فرزندانشان وهمسر و فرزندان آنها، لذت ببرند و کمترین آزردگی برای آنها به وجود آید.

این مسئله با شناخت درست فرزندان نسبت به حالات روحی و روانی سالمندان، تا حد زیادی حل می شود. اینکه بدانیم از نشانه های سالمندی این است که احساساتی تر می شوند و گه گاه این احساسات شکلی کودکانه می گیرد و اشک ها خیلی زود سرازیر می شود و کم حوصله می شوند و زودرنج.

چشم‌ها كم سو می‌شود، اما می‌بیند اشاره‌های ابرویی را كه از پشت سر او را نشانه می‌رود یا پچ‌پچ‌هایی را كه درباره‌اش می‌شنود و سكوت می‌كند و...

مشكلات بسیاری از سالمندان از زمانی آغاز می‌شود كه همسرشان را از دست می‌دهند و فرزندان به نوعی در برابر تامین نیازهای انها مسئول می شوند.

بسیاری از سالمندان پس از فوت همسر قدرت انطباق با شرایط جدید را ندارند و به دلیل وابستگی زیاد به همسر دچار افسردگی‌های حاد می‌شوند در این صورت حتی حضور فرزندان هم نمی‌تواند جای خالی همسر را برایشان پر كند.(2)

 

والدین سالمند

با والدین سالمند چه كنیم؟

سالمندان برای فرزندانشن عزیزند و برکت خانواده ها محسوب می شوند.، همه ما به این فرهنگ معتقدیم كه احترام سالمندان واجب است و وجودشان، را نعمت و رحمت می دانیم. اگر روزی انها را از دست بدهیم، جامه می‌دریم و مجلس ختم می‌گیریم و گریه می‌كنیم و... اما بهتر نیست تا وقتی هستند آنها را ببینیم و با تمام مشکلات و خصلتهای خاص دوران سالمندی، آنها را عزیز بداریم و فراموش نکنیم که روزگاری هم آنها به تمام نیازهای ما با عشق پاسخ گفته اند.

لازم است که این نحوه برخورد را بیاموزیم و فراموش نکنیم که ما ارزشهای دینی و ملی خاصی داریم که همه اینها ما را به احترام به والدین دعوت می کنند و حفظ شان و عزت آنها را ارزش می دانند.پس باید قدر سالمندان را بدانیم و در حد ممکن به تامین نیازهای مادی ومعنوی آنها بیندیشیم.

 

کلام پایانی

گروهی از متخصصان روان‌شناسی چهار سال قبل پژوهشی در ایران انجام داده‌اند كه میزان سوءرفتار با 400 سالمند مراجعه‌كننده به بوستان‌های شهر را در خانه و بیرون آن مورد بررسی قرار داد. نتایج این پژوهش بسیار تاسف‌انگیز بود چرا كه بیش از 87 درصد سالمندان در این تحقیق انواع سوءرفتار عاطفی، مالی و خانگی را تجربه كرده بودند. در حالی كه این رقم در آمریكا فقط 10 درصد، در استرالیا 4.6 درصد، در كانادا 10 درصد و در چین 35 درصد عنوان شده است.(3)

آنچه مهم است اینکه درباره والدین سالمندمان تاملی دوباره داشته باشیم. فراموش نکنیم که در هر شرایط و سن و سالی که باشیم به والدین خود نیاز داریم و دعای آنها همواره باید شامل حال ما باشد. بهتر استاین احساس را برای انها بازگو کنیم که این مسئله حس خوبی به آنها می دهد. مراقب باشیم که مشغله های روزمره ما را از آنها غافل نکند. سعی کنید با انها ارتباط دائمی داشته باشید واز وضعیت مالی و مشکلات روحی انها مطلع باشید. به طور کلی به گونه ای با انها برخورد کنید که مطمئن باشید اوضاع بر وفق مرادشان است.

به خاطر داشته باشید که همه ما هم روزی به دوران سالمندی خواهیم رسید و با سالمندان خود طوری رفتار کنیم که دوست داریم فرزندان ما با ما آنگونه باشند.

 

فاطمه ناظم زاده

بخش خانواده ایرانی تبیان


پی نوشت:

1و2و3 برگرفته از سایت بولتن نیوز.کد مطلب 120914

منبع: تبيان