اون عزیز، خداست!

برآشفت و با صدایی نه چندان آرام گفت: یعنی میگی تو رو به خدا کادو بدم؟!

برآشفت و با صدایی نه چندان آرام گفت: یعنی میگی تو رو به خدا کادو بدم؟!

ياد همه شان بخير
راهشان پر رهرو

مراسم تقدیر از سردار سید محمد باقر زاده

فرمانده کاغذ قرعه را بعنوان آخرین یادگاری از پسرش درمشت گرفته بود

در روز ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ رئیسعلی دلواری فرمانده نیروهای مقاومت تنگستان در برابر نیروهای انگلیسی به شهادت رسید.

شهادت لباس تک سایزی است
که باید تن آدم به سایز آن در آید
هر وقت به سایز این لباس درآمدی آن وقت پرواز میکنی!
مطمئن باش
شهید آوینی

دلاور مردي كه داغ اجلاس "نم" را بر دل صدام گذاشت

طوبي له

بسياري از شهدا، با زبان روزه شهيد شدند.


این دوستانی که دم از جنگ می زنند ااز تیـرهای نخورده چرا لنــگ می زنند

ما پسر عمو، دختر عمو بوديم

حیاط منزلمان را به قدری پاکیزه می شست که ...

من بچه شاه عبدالعظیم هستم

گفتگويي با همسر شهيد چراغچي

رسم عاشقی است دیگر،به هوای معشوق که بروی،به هوایت می آید...

هیچ کس جز خدا، باورش نکرد...

به خاطر این چشم ها بالاخره یک روز شهید می شی!

همين كه خواستم از جايم تكان بخورم، دو دستي به پوتينم چسبيد و پايم را بوسيد. گفت: به خدا سپردمتون!

برادر بزرگتر، عبدالمجید نام داشت؛ او در سالهای نخستین جنگ به شهادت رسید. در همین ایام، دیگر برادران نیز به جبهه میرفتند و با وجود سن کمی که داشتند، از فرماندهان دفاع مقدس بودند. محمدرضا برادر کوچک خانواده بود، او چهره ای بسیار زیبا و دوست داشتنی داشت و با آن سن و سال کم، در گردان بلال فرمانده دسته بود.

25 بهمن، سالروز شهادت سردار سرلشکر شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر 31 عاشوراست؛ سرداری که به بسیجی بودنش افتخار میکرد. او علمدار سپاه اسلام بود که همانند علمدار قهرمان کربلا، حضرت اباالفضل العباس (ع) داغ برادر دید و سپس خود به شهادت رسید.
